روحانی مبارز(قسمت دوم)

لینک قسمت قبل

همسر شهید حیدری كه خود از سادات خسروشاهی بود ـ  و همراه  و همگام او در مبارزات، از شهید میگوید: "امام خمینی آنروز ( منظور 15 خرداد) فرمود:

كاری نكنید كه این طلبه ها با نعلین شما  را بیرون كنند. در همان روز شهیدحیدری رفت در حرم حضرت معصومه ع  و سخنرانی كرد و گفت : ای مردم مسلمان ! ، اگر خمینی را از میان شما برده اند ، می دانید معنای این كار چیست ؟ یعنی قرآن را برده اند ؛ اسلام و شرف و مذهب را از بین ما برده اند.

مردم دركوچه و بازار به هم میگفتند شنیدید امام در فیضیه چه گفت. جواب این بود كه بله شنیدیم اگر خبر ندارید بدانید كه داماد كرمانشاهی (منظور شهید حیدری) در حرم به شاه فحش داده و افشاگری كرده ،الان دنبالش میگردند. آنروز حیدری از راه رودخانه قم با لباس مبدل و عمامه مشكی به خانه آمد و مخفی شد ."

ایشان در سال پنجاه و دو شمسی به دنبال در گذشت پدر و با تقاضای مكرر مردم نهاوند به این شهر مهاجرت می‌كند تا  به جای پدر پرچمدار مبارزات مردم آن خطه باشد. شهید حیدری شجاعت و ایستادگی در مقابل ظلم و زور را از پدر  به ارث برده بود. بطوریكه در حادثه زلزله سال سی و هفت شمسی در نهاوند ، ایستادگی او در مقابل شاه خائن كه به نهاوند رفته بود به ظاهر برای سركشی زبانزد است از این واقعه فصلنامه فرهنگان سال دوم (چاپ هشتاد) چنین نقل میكند: "نقل از راویان،در همین جا بود كه طلبه ی جوان آقای محمدعلی حیدری بنای جرّ و بحثی دو طرفه را با شاه گذاشت  . و همان جا  و  بدون ترس و  واهمه  از او  واطرافیانش،ناسیونالیزم به اصطلاح مثبت مورد ادعای شاه را به باد انتقاد گرفت و شاه هم خیلی زودتراز آنچه انتظار میرفت ، آن صحنه را ترك گفت ؛ گویا همین هم مقدمه ی تبعید شهید حیدری در چند وقت گردید ‍ ."

حجت الاسلام والمسلمین رجائی(داماد شهید حیدری) نیز از آن واقعه چنین میگوید: شهید حیدری رو به شاه ملعون كرده و با شجاعت به او میگوید :

شاه باید بر قلبها حكومت كند نه با نشستن بر روی سر نیزه .! ( منظور اینكه تكیه بر سرنیزه دوام نخواهد داشت ، اشاره به حكومت شاه) كه در این لحظه شاه خائن در پاسخ میگوید: مگر اینطور نیست؟

شهید حیدری در شهرستان نهاوند با تأسیس صندوق قرض الحسنه، دارالایتام،كتابخانه عمومی و مراكز بهداشتی - روستایی،تحول زیادی در زندگی مردم ایجاد كردو ضمن آشنا ساختن مردم به ویژه جوانان با قیام 15 خرداد و افكار حضرت امام ، نقش مۆثری در تكوین انقلاب اسلامی در نهاوند ایفا كرد و از لحاظ مالی مبارزان غرب كشور را تغذیه می‌نمود، حتی هزینه اعزام مخفیانه تعدادی از جوانان برای حضور در فلسطین و لبنان را می‌پرداخت و در همه این مسائل ارتباط نزدیكی با شهید آیت الله قدوسی كه اصالتاً نهاوندی ، اما ساكن قم بود برقرار ساخته بود.

شهید حیدری با گروه انقلابی ابوذر كه به رهبری برادر مۆمن و انقلابی محمد طالبیان كه در گروه به او آقا معلم می گفتند اداره می شد قبل و بعد از انقلاب همكاری و  از آنان حمایت می كرد،(طالبیان كه ازمقلدین امام خمینی و از مخالفین جدی حكومت پهلوی بود و بارها بزندان افتاده و شكنجه شده بود تحت حمایتهای شهید حیدری به مبارزه خود ادامه میداد با آغاز جنگ تحمیلی سالها با صدامیان بعثی جنگید و در یك عملیات برون مرزی و در تعقیب منافقینی كه به داخل نفوذ كرده بودند دستگیر و مفقود الاثر شد.همرزمان شهید این گروه كه توسط شاه در سحرگاه 30 بهمن 1352 به اعدام محكوم و شهید

شدند عبارتند از  شهیدان عباد الله خدارحمی – ولی الله سیف – روح الله سیف – حجت الله عبدلی – ماشاء الله سیف – و بهمن منشط) .

شهید حیدری كه در طول این سالها بارها از سوی ساواك ممنوع المنبر شده بود،با دعوت از شخصیتهای انقلابی و خطبای نامی برای سخنرانی در نهاوند و تحت حمایتشان آتش انقلاب را شعله ور می‌ساخت. دراین دوره با اقدام انقلابی  و بجا شور انقلاب و امام در دلهای مردم ادامه یافت ، برخی از  شخصیتهائی كه با دعوت ایشان به نهاوند آمده اند و عموما در منزل خودشان و دیگر انقلابیون نهاوندی سكنی میگزیدند  و یا بعضی پس از پایان سخنرانی با لباس مبدل توسط مردم مخفیانه از دست ساواك فرار و شهر را ترك می نمودند ،به شرح زیر می باشند: حجت الاسلام هادی غفاری -  حجت الاسلام دكتر حسن روحانی – آیت الله محمدی ری شهری - حجت الاسلام استاد قرائتی - حجت الاسلام مصباح –حجت الاسلام موسوی خرم آبادی(داماد شهید حیدری) كه بارها همراه ایشان دستگیر وزندانی شد.

.ادامه دارد..